چه آتشی؟ که بر آنم بدون بیم گناه

تو را بغل کنم و... لا اله الا الله...!


به حق مجسمه ای از قیامت است تنت

بهشت بهتر من ای جهنم دلخواه


چه جای معجزه؟ کافی ست ادعا بکنی

که شهر پر شود از بانگ یا رسول الله


اگر چه روز، همه زاهدند اما شب

چه اشکها که به یاد تو میرود در چاه


میان این همه شیطان تو چیستی !؟ که شبی

هزار دین بـه فنا داده ای به نیم نگاه


اگر چه حافظ و سعدی مبلغش شده اند

هنوز برد تو قطعی ست در مقابل ماه


من آن ستاره ی دورم که می روم از یاد

اگر تو هم ننشانی مرا به روز سیاه




قالب : غزل

وزن : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن