من آن کلاغـک تکـــرار هــای غمگینم

به خانه ام نرسیدم، و خواب می بینم


درخت بودی و من هم کلاغ بی خبرت

دوباره از لب سردت، غــرور می چینم


تو عاشقم شده بودی و این بهارم بود

و بــا صدای گرفتـــه، صدای ننگینـــم


و قار قار که یعنی تو آسمان منی

و قار قار بهـــارم! بهار شیرینـــــم


و قــار قــار بیـــــا مبتلای هـــم باشیم

به شب رسیده نگاهم، شکوفه آجینم


تو ناز می کنی و من دوباره می لرزم

بهــــار آمده؟ یا این منم که بی دینم؟


تو شعر های منی، من دل سیاه توام

و قانعــم بـــه همین، ای خدای آیینم


سکوت می کنم و بوسه هات می خندند

به سیب سرخ دلم؟ یا به بغض سنگینم؟


و من دوباره همــان داغ دار غمگینم

به خواب رفته ام اما, تو را نمی بینم




قالب : غزل

وزن : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن