مثل شرابی کهنه در رگ های میخانه
دیروز با من آشنا، امروز بیگانه
دیروز چشمانم به دستان تو بود و بس
امروز در کنج قفس، بی آب و بی دانه
...
مثل شرابی کهنه در رگ های میخانه
دیروز با من آشنا، امروز بیگانه
دیروز چشمانم به دستان تو بود و بس
امروز در کنج قفس، بی آب و بی دانه
...