با دلم سر سخت شو... تا می توانی سخت تر
مــی شود دل کندنـــم با مهربانــــی سخت تر
من که می دانم خدا بی آنکه مبعوثم کند
دائما می گیرد از من امتحانــی سخت ترزندگی را باختـم در این قمار اما هنوز
حاضرم حتی بپردازم زیانی سخت تر
هیچ فکرش را نمی کردم که بعد از رفتنت
بگذرند این لحظه ها آنی به آنی سخت تر
سخت بار آورده این دنیا مــرا امـــا چـــــه سود
می شود جان کندنم با سخت جانی سخت تر
آه! می آورد رستـــم، هم در این پیکار کم
پیش پایش بود اگر هر بار خوانی سخت ترقالب : غزل
وزن : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
(بحر : رمل مثمن محذوف)