هرگز تو هم مانند من آزار دیدی؟

یار خودت را از خودت بیزار دیدی؟


آیــا تـو هـم  هــر پــرده ای را تا گشودی

از چــار چــوب پـنـجـــره دیـــــوار دیــدی؟


اصـلا بـبـیـنـم تـا بـه حـالا صـخــره بودی؟

از زیـــر امــــواج آســـمـان را تـــار دیدی؟


نـام کـسی را در قـنـوتت گـــریـه کـردی؟

از «آتـنــا» گـفـتن «عــذابَ النـّار» دیدی؟


در پـشـت دیـوار ِحیاطـی شعـر خوانـدی؟

دل کـنـدن از یــک خــانه را دشـوار دیدی؟


آیا تو هم با چشم ِ بـاز و خیس ِ از اشک

خواب کسی را روز و شب بـیـدار دیدی؟


رفتی مطب بی نسخه برگردی به خانه؟

بیـمـار بـودی مثل ِمن ؟ بیمار دیدی؟


حقــــا که بـا مـن فــرق داری ــ لا اقـل  تـو

او را که می خواهی خودت یک بـار دیدی؟؟




قالب : غزل

وزن : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع